داستان

ساخت وبلاگ

روزی  در اتاق خود نشسته بودیم و در فکر راهی بودیم که از بده کاریهایم خیلی زود راحت بشیم .

        گفتم : برم سراغ استادم شاید برای مشکلم راه لی داشته باشه.

رفتم در اتاق استادم را زدم !

استادم گفت: بفرمایید تو!

رفتم توی اتاق وسلام کردم ؟

جوابی نداد ! دوباره سلام کردم؟

جوابی نداد!سه بار سلام کردم ؟

جوابی نداد! گفتم این باررا هم سلام می کنم اگه جواب نداد می رم بیرون و خونه و سراغ یکی دیگه؟ گفتم : سلام!

جوابی نداد؟ با خودم گفتم ؟ برم بیرون اما؟ یاد یک روز توی دانشگاه افتادم که استاد همین کار را کرد برای یاد گرفتن پشتکار ما !

دلم را زدم به دریا و با یک لبخند دوباره گفتم سلام استاد !

استاد با لبخند همیشگی خود گفت : سلام بیا تو !

گفتم : نه استاد باید برم ؟

گفت: چرا!

گفتم: جوابم را گرفتم استاد خدا نگهدار شما!

گفت :چی یاد گرفتی از من !

گفتم: پشتکار استاد توی همه چیز باید پشتکار داشته باشم؟

تبلیغات...
ما را در سایت تبلیغات دنبال می کنید

برچسب : شتکار,پشتکار به انگلیسی,پشتکار داشتن,پشتکار و اراده,پشتکار چیست,پشتکار و موفقیت,پشتکار قوطی تبریز,پشتکار ژاپنی ها,پشتکار در درس,پشتکار رایانه خارک,پشتکار ادیسون,پشتکار انسانهای بزرگ,پشتکار انسان,پشتکار ابن سینا,پشتکار اراده,پشتکار اپارات,افزایش پشتکار,ایجاد پشتکار,افزایش پشتکار کودکان, نویسنده : ناصر naser12 بازدید : 132 تاريخ : جمعه 17 دی 1395 ساعت: 21:46